به نام رویای وجودم |
|||
جمعه 25 اسفند 1391برچسب:, :: 20:13 :: نويسنده : مرسده
وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها می کند پرهایش سفید می ماند، ولی قلبش سیاه میشود. دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است ( دکتر علی شریعتی) وقتی خواستم زندگی کنم، راهم را بستند.وقتی خواستم ستایش کنم، گفتند خرافات است.وقتی خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است.وقتی خواستم گریستن، گفتند دروغ است.وقتی خواستم خندیدن، گفتند دیوانه است.دنیا را نگه دارید، میخواهم پیاده شوم (دکتر علی شریعتی) اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است ( دکتر علی شریعتی ) لیاقت می خواهد واژه " ما " شدن
از این پس تنها ادامه میدهم، در میخواهم تنهاییم را به رخ این هوای دو نفره بکشم.....! باران نبار من نه چتر دارم نه يار... شبيه برگ پاييزي پس از تو قسمت بادم خداحافظ ولي هرگز نخواهي رفت از يادم خداحافظ واين يعني دراندوه تو ميميرم دراين تنهايي مطلق كه ميبندد به زنجيرم وبي توحتي دلم طاقت نمي ارد وبرف نااميدي بر سرم يك ريزميبارد چگونه بگذرم از عشق از دلبستگي هاييم چگونه ميروي با اينكه ميداني چه تنهايم خداحافظ تواي همپاي شبهاي غزل خواني خداحافظ به پاييان امد اين ديدار پاياني خداحافظ بدون تو گمان كردي كه ميمانم خداحافظ بدونمن يقين دارم كه ميماني
![]() یک مترسک خریده ام عطر همیشگی ات را به تنش زده ام در گوشه اتاقم ایستاده درست مثل توست ، فقط اینکه روزی هزار بار از رفتنش مرا نمی ترساند
خوابیده بودم کابوس میدیدم ازخواب بلندشدم تابه آغوشت پناه ببرم، افسوس... یادم رفته بود که ازنبودنت به خواب پناه برده بودم! نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
![]() نويسندگان |
|||
![]() |